اینكه یك مدرس به مطالب درسی كاملاً مسلط باشد برای تدریس كفایت نمیكند بلكه یك مدرس بایستی شناخت خوبی از استعدادها و تجارب گذشته و نیز نیازهای كسانی را كه میخواهد آموزش بدهد داشته باشد اولین نكتهای كه باید گفته شود این است كه موقعیت ما در حال حاضر چیست و قرار است به كجا برسیم توجه داشته باشیم كه رسیدن به مقصد بایستی باتفاق مخاطبان باشد.
مخاطبان تنها از شما نمیآموزند؛ آنها از خودشان و دوستانشان نیز میآموزند. تدريسي كه در آن بر فعاليت شاگرد تاكيد گردد تدريس فعال ناميده مي شود . روش فعال روشي است كه در آن مخاطبان در جريان ياددهي – يادگيري نقش فعالي بر عهده دارند . به بحث مي پردازند ، مسايل را حل و تمرين مي كنند و با استفاده از راهنمايي هاي مدرس به كسب تجربه مي پردازند و به عبارتي تعاملي دو طرفه بين مدرس و مخاطب وجود دارد . در روش هاي فعال مدرس نقش راهنما و هدايت كننده را ايفا مي نمايد . در حالي كه در روش هاي غير فعال وظيفه اساسي بر دوش و عهده مدرس مي باشد .
بهترین روش آموزش، دستورالعمل خاصی ندارد. روش تدریس امری شخصی است و به شخصیت و جهانبینی مدرس بستگی دارد. به عبارتی دیگر، ما آنچه هستیم را آموزش میدهیم. آموزش نیازمند شجاعت کاوش در شخصیت افراد است. اگر خودتان را کاملا نشناسید، نمیتوانید مخاطبان خود را کاملا بشناسید، بنابراین نمیتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. افراد ابتدا تلاش میکنند این کمبود را با روشهای زیرکانه جبران کنند، اما در نهایت به اهمیت آن پی میبرند.
یکی از مهمترین ویژگیهای یک آموزگار خوب، توانایی تجزیهی مفاهیم پیچیده و سادهسازی و تفهیم آنهاست. در واقع ارتباطات، جوهرهی آموزش و آموختن است. بزرگترین دغدغه این است که مخاطبان منظور شما را بفهمند. از به کاربردن عبارات نامفهوم در تدریس خودداری کنید.” شفاف و شمرده سخن بگویید. حتی اگر آدمی هستید که خیلی تند صحبت می کنید حین تدریس تند صحبت کردن و عجله در ادای واژگان را باید کنار بگذارید. فراموش نکنید که یادگیری دانش آموزان دو بخش دارد: بخش عمده آن سرکلاس و بخش نهایی آن در منزل.
آموزش مؤثر، به کیفیت رابطهی یاددهنده و یادگیرنده وابسته است و با اتمام کلاس یا پایان روز کاری خاتمه نمییابد. مدرس باید تلاش کند درگیر ساعات کاری نشود، چنین برخوردی مانند این است که بگویید: صرفاً در ساعات اداری پاسخگوی شما هستم و پس از آن مزاحم نشوید. تدریس را به ساعات کاری محدود نکنید.
بهترین مدرسان نکات تکراری را با استفاده از روشهای متفاوت بیان میکنند تا نو و جدید بهنظر برسند. باید اندکی تقلب کنید و ظاهر حرفتان را تغییر بدهید تا مخاطب فکر کند قبلا آن را نشنیده است. همیشه سعی میکنید شیوهی جدیدی برای صحبت پیدا کنید اما پیام اصلی تغییر نکند.
بعضی از آموزگاران، خود را دانشمندان برگزیدهای میدانند که وظیفه دارند شاگردان تهی از علم را، از دانششان بهرهمند کنند. این تصور اشتباه است. ویلیام راندو (William Rando) مسئول ادارهی پرورش و توسعهی نیروی آموزشی دانشگاه ییل (Yale) و کسی که به مدت ۱۵ سال اساتید دانشگاه را آموزش داده است، میگوید:
“بهترین آموزگاران خود را بهعنوان یک راهنما میشناسند. آنان دانششان را با دیگران تقسیم میکنند، در عین حال متوجه هستند که شاگردانشان باید مرکز توجه باشند، نه آنها.”
راندو اضافه میکند: برای بعضی از آموزگاران سخت است که درک کنند محور اصلی آموزش آنها نیستند. بله، کمی غیرمنطقی به نظر میرسد. اما منظور این نیست که آموزگاران اصلا مهم نیستند، منظور این است که به جای پرسیدن: «امروز قرار است چه کار کنم؟» باید بپرسند: “شاگردان من امروز قرار است چه کار کنند؟”