داستان دبورا گروفلو
داستان Debora Garofalo
او کودکی چالش برانگیزی سراسر با فقر و تعصب داشت برای آموزش به عنوان معلم ، او برای اولین بار در صنعت بانکداری کار کرد تا پول لازم برای معلم شدن را بدست آورد. هنگامی که او به مدرسه ای در حومه سائو پائولو رسید، متوجه شد که دانش آموزان در فنآوری آموزش ندیده اند و نمی شد آنها را تجهیز کرد تا در دنیای کار رشد کنند. و بچهها از تاثیر محیط ( خشونت، شرایط نامطلوب و فقر )خود رنج میبردند.
او تصمیم گرفت از آنچه در اطرافش دیده بود الهام بگیرد. او با دانش آموزانش کار کرد تا مشکلات منطقه محلی را از طریق عکاسی تهیه کند. او از این اطلاعات برای توسعه استفاده کرد و برنامه توسعه پایدار را ترویج کرد. برای راهاندازی آن، او ابتدا مجبور شد اعتماد همکاران خود را بدست آورد.
او همچنین کلاسهایی برای مدیریت زباله برای جامعه محلی برگزار کرد و مردم را تشویق کرد تا ازمواد دورریختنی استفاده کنند. با خلاقیت به شاگردانش یاد داد و آنها را تشویق کردکه زبالهها را به نمونههای اولیه چیزهایی تبدیل کنند که قابل استفاده باشد و آنها را طراحی و سپس ساختند. دانشجویان با پروژههای ساده شروع کردند، و در طول زمان، اصول الکترونیک را معرفی کرد، و سپس بک ربات پیچیدهتر ساختند.
نقل و قول
تحصیل یکی از هیجانانگیزترین و بهترین شغلی است که وجود دارد. من عاشق تدریس هستم و شرایط نامساعد را به تغییر برای یک دنیای بهتر و برای تبدیل شدن به زندگی مطلوب تغییر میدهم.