معرفی کتاب تغییر ذهن
معرفی کتاب تغییر ذهن
تغییر ذهن خود و دیگران موضوعی است که ریشه در دل تاریخ بشریت دارد. هزاران سال پیش انبیا و پیشواهای اخلاقی تلاش کردهاند ذهن انسان را نسبت به مسائل مختلف منعطف سازند و به آنها بینش جدیدی دربارهی اخلاق و کرامت انسانی بیاموزند. پس از گذشت زمان، این علم دستمایهی تحقیقات روانشناسان، اندیشمندان و روحانیون قرار گرفت. سیاستمداران، روشنفکران و خبرنگاران هم گاهی از این علم در جهت پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره بردهاند و ذهن انسانها را هدف قرار دادهاند. علوم شناختی نام علمی است که اکنون به این مبحث اختصاص یافته است و امروزه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از نمونه کاربردهای این علم میتوان به موارد حقیقی دربارهی تغییر ذهن در زمینههای سیاست، اخلاق، آموزش و پرورش و اقتصاد اشاره کرد. این کتاب مخاطب را با جدیدترین دستاوردهای علمی در زمینه درک پدیدهی تغییر ذهن، ابعاد مختلف و عوامل تاثیرگذار بر آن آشنا میکند.
دستاورد کتاب
ایدهی اصلی نگارش این کتاب با یک سوال از جانب نویسنده آغاز شد. «چگونه میتوانیم مردم را ترغیب کنیم که ذهن خود را دربارهی چیزهای مهم تغییر دهند؟» دانشمندان از گذشته تاکنون به مطالعه و پژوهش عملکرد مغز انسان پرداختهاند. وقتی ما ذهن خود را در ارتباط با یک موضوع تغییر میدهیم چه اتفاقی میافتد؟ ذهن انسان در 24 ساعت از شبانه روز و در طول عمر بارها و بارها دچار تغییر میشود. اما این شکل از تغییر مورد نظر این کتاب نیست. نویسنده تغییر ذهن را در مورد مسائل اساسی مانند از بین بردن ریشهی تعصبات، و قانع ساختن دیگران مورد بررسی قرار داده است. کتاب «هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران» از دو جهت ویژگیهای ذهن انسان را مورد بررسی قرار میدهد. او ابتدا مبانی تغییر ذهن را در مقیاس جمعیتی بزرگ مانند نقش سیاست و رهبران کشورها بررسی میکند سپس به تحلیل نمونههای جمعیتی کوچکتر نظیر مدیریت یک شرکت میپردازد.
مروری بر فصلهای کتاب هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران
فصل یک: محتوای ذهن
فصل دو: شکلهای ذهن
فصل سه: قدرت نظریههای اولیه
فصل چهار: رهبریِ جمعیتی متنوع
فصل پنج: رهبری یک نهاد: چگونه با جمعیتی همسان برخورد کنیم
فصل شش: تغییر غیرمستقیم ذهنها از طریق کشفیات علمی
فصل هفت: تغییر ذهن در موقعیتهای رسمی
فصل هشت: تغییر ذهن نگاه نزدیک
فصل نه: تغییر ذهن خود
فصل ده: آیندهی تغییر ذهن
شناخت عملکرد ذهن با علوم شناختی
علوم شناختی دانش شناخت ذهن و عملکرد آن است. از عمر این رشته تنها چند دهه میگذرد اما با این حال پیشرفتهای قابل توجهی را در زمینهی کارکردهای ذهن در اختیار بشر قرار داده است. علوم شناختی زیر مجموعه علوم مختلف نظیر عصبشناسی، روانشناسی، هوش مصنوعی، زبانشناسی و فلسفه ذهن است. فعالیتهای انسانی نظیر سیاست، تجارت، آموزش و پرورش، اقتصاد ارتباط تنگاتگی با علوم شناختی دارد. علوم شناختی را میتوان علمی متعلق به آینده دانست. زیرا این علم به کمک فناوری میتواند زندگی انسان را دچار تحول کند و یکی از پیچیدهترین سیستمهای علم خلقت یعنی مغز را کدگشایی نماید. در عصر کنونی سرمایهگذاریهای کلانی بر این علم صورت گرفته و دانشمندان زیادی در این حوزه به فعالیت میپردازند.
درباره نویسنده هاوارد گاردنر
هاوارد گاردنر روانشناس برجسته و استاد دانشگاه هاروارد است. او در سال 1943 در ایالت پنسیلوانیا متولد شد. گاردنر تحصیلات خود را در رشتهی روابط اجتماعی ادامه داد و در سال 1965 از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد. او تصمیم گرفت تحصیلات خود را در رشتهی روانشناسی رشد ادامه دهد و مدرک دکترای خود را در از همین دانشگاه اخذ نمود. هاوارد شهرت خود را مدیون نظریه «هوش چندگانه» است. او با تحقیقات بر کوکان با استعداد و افرادی که دچار آسیب مغزی شده بودند ارزیابی کرد افراد دارای نبوغ مختلفی هستند که در آزمونهای رایج شناسایی نمیشود. انواع هوش از دیدگاه هاوارد گاردنر عبارت است از :
- هوش تصویری_فضایی
- هوش کلامی_زبانی
- هوش منطقی_ریاضی
- هوش جسمی_حرکتی
- هوش موسیقیایی
- هوش میانفردی
- هوش درون فردی
- هوش طبیعتگرا